جهل و معصومیت ...
نوشته شده توسط : امین ایران

جهل و معصومیت ...

 

جهل فقیر است ، گداست – این را میخواهد ، آن را می خواهد ، می خواهد علامه دهر باشد ، می خواهد همه سر تعظیم در برابر او فرود بیاورند ، می خواهد ثروتی فراهم آورد ، می خواهد توانمند باشد . جهل بر جاده آرزو قدم می زند . معصومیت حالت بی آرزویی است . اما چون هر دو فاقد دانش اند ، ما ماهیت آن ها را با هم اشتباه می گیریم . ما یکی بودن این دو را بدیهی می انگاریم .

 

 

 نخستین گام در هنر زندگی کردن آن است که تفاوت بین جهل و معصومیت را درک کنیم . از معصومیت باید حمایت کرد ، باید آن را حفظ کرد – زیرا کودک این بزرگترین گنجینه را با خود به همراه آورده است ؛ گنجینه ای که پیران و فرزانگان تنها پس از عمری تلاش توانفرسا به آن دست می یابند و تازه پس از تحمل این همه مشقت اقرار می کنند که از نو کودک شده اند ، از نو متولد شده اند . د رهندوستان ، برهمن واقعی ( داننده واقعی ) خود را دویج - دوباره متولد شده – می خواند . چرا دوباره متولد ؟ بر سر تولد اولی چه آمده ؟ چه نیازی به تولد دومی است ؟ در تولد دوم چه چیزی عایدش می شود ؟ 

 

او در دومین تولد همان چیزهایی را که در تولد اول در دسترس داشت ، به دست می آورد ، اما اجتماع ، پدر و مادر و مردمی که احاطه اش کرده اند ، آن را زیر پا له کردند ، نابود کردند . سادگی هر کودکی را با تحمیل دانش بر او باید به نحوی از میان برد ، چون در این دنیای رقابت جو ، سادگی به هیچ کاری نمی آید . دنیا سادگی او را ساده لوحی و سفاهت می انگارد ؛ معصومیت او به هر طریق ممکن مورد بهره کشی قرار می گیرد . ترس از اجتماع ، ترس از دنیایی که به دست خود خلق کرده ایم ، ما را بر آن می دارد که هر کودکی را نیرنگ باز ، زیرک و دانا بار بیاوریم – تا در سلک قدرتمندان جای گیرد ، نه در سلک ضعفا ومظلومان .  

و همین که کودک رشدش را در مسیری درست آغاز کرد ، به حرکت خود در آن جهت ادامه می دهد و همه زندگی اش در آن راستا قرار می گیرد .  

هر گاه دریافتی که زندگی را از دست داده ای ، نخستین اصلی را که باید به زندگی ات بازگردانی ، معصومیت است . معلوماتت را به دور افکن ، خرافه ها را دور بریز ، فلسفه بافی ها را از سرت بیرون کن . از نو متولد شو ، معصومیت خود را بازیاب – این ها همه در دستان توست . ذهنت را از همه معلوماتی که دیگران در آن کاشته اند ، از همه آنچه به عاریت گرفته ای – همه آن آداب ، سنت ها و عرف ها – یکسره پاک کن . خود را از دست همه ان چیزهایی که دیگران – پدر و مادر ، مدرسه ، دانشگاه – به تو داده اند ، خلاص کن . از نو ساده باش ! از نو کودک شو ! 

dr_lucifer60@yahoo.com





:: بازدید از این مطلب : 501
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : دو شنبه 12 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: